بودم انروز در اين ميكده از دردكشان
كه نه از تاك نشان بود ونه از تاكنشان
از خرابات نشينان چه نشان ميطلبي
بي نشان ناشده زيشان نتوان يافت نشان
در ره ميكده ان به كه شوي اي دل خاك
شايد ان مست بدين سو گذرد جرعه فشان
نكته ي عشق به تقليد مگو اي واعظ
بيش از اين باده بچش چاشني جان بچشان
(جامي)اين خرقه ي پرهيز بيانداز كه يار
همدم بي سر و پايان شود و رندوشان
ع . جامي
6745 بازدید
1 بازدید امروز
0 بازدید دیروز
20 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian